دنیای FMA براساس اروپای بعد از انقلاب صنعتی و بخشی از تجربیات زندگی نویسنده بنا شده است. در این دنیای خیالی، کیمیاگری یکی از پیشرفتهترین علومی است که انسان ها به آن دست یافتهاند. داستان این سری برپایه زندگی دو برادر کیمیاگر به نامهای «اداورد» و «آلفونسو الریک» بنا شده است که سعی دارند بخشهای از دست رفته بدنشان را که در زمان زنده کردن مجدد مادرشان از دست دادهاند، مجدداً به وسیله کیمیاگری باز یابند.
این سری در ژاپن و شمال آمریکا بسیار پرطرفدار است. در مارس 2008 مانگای FMA درژاپن سی میلیون نسخه فروش کرد. اولین جلد مانگای FMA به زبان انگلیسی پرفروشترین داستان تصویری در سال 2005 شناخته شده است. سری انیمه این داستان برنده جایزه Animage در سال 2003 گردید. در دو نظرسنجی سایت تلویزیون آساهی (Asahi) این انیمه به عنوان محبوبترین انیمه تمام دوران در ژاپن شناخته شد و همچنین در سال 2007 در جشنواره AAA در هشت بخش کاندید و نامزد کسب جایزه اول شد که در این میان در شش بخش این عنوان را کسب نمود.
داستان
«ادوارد» و «آلفونسو الریک» برادرانی هستند که در دهکده روزمبال در سرزمین آمستریس زندگی میکنند. پدر آنها «هوهنهایم» زمانی که هر دوی آن بسیار کوچک بودند خانواده را ترک کرد. چند سال بعد مادر آنها «تریشا الریک» بر اثر بیماری درگذشت. پس از مرگ مادر، ادوارد مصمم میشود که مادر را به وسیله کیمیاگری(علمی که میتواند یک شی را به چیزی کاملاً متفاوت تبدیل کند) دوباره به زندگی بازگرداند. آنها به هنر ممنوعه تبدیل انسان پی میبرند که تلاشی است برای ساختن انسانی که مرده است. اما تلاش آنها بیثمر میماند ودر نهایت نتیجهاش از دست دادن پای چپ ادوارد و تمام بدن آلفونسو است. ادوارد برای حفظ برادر خود دست راستاش را قربانی میکند تا بتواند روح برادش را در یک دست زره قرار دهد. بعد از آن، دست راست و پای چپ ادوارد به وسیله یک دوست خانوادگی به نام «وینری راکبل»11 و مادربزرگاش «پيناکو» با دو دست و پای مصنوعی که دارای تکنولوژی بسیار پیشرفتهای هستند ترمیم میشود.
ادوارد تصمیم میگیرد تا کیمیاگر ملی شود که در واقع استخدام کیمیاگر به وسیله ارتش ملی آمستریس است. کیمیاگران ملی به وسیله ساعت جیبی نقرهای و عنوان انحصاری (که در زمان تبدیل به کیمیاگر ملی به آنها داده میشود) شناخته میشوند. این شغل به ادوارد این امکان را میدهد تا بتواند به منابع مختلفی دست یابد تا راهی برای بازیافتن اعضای از دست رفته خود و برادرش بیابد؛ اما این عنوان سبب میشود تا او به یک اسلحه برای ارتش تبدیل شود. عنوانی که پس از نسل کشی مردم ایشوال13 در جنگ داخلی گذشته معروف به سگ ارتش شده است. برادران الریک در این میان به وجود سنگ افسانهای فیلسوف (سنگ کیمیا) پی میبرند که به استفاده کننده اجازه میدهد تا از قانون معاوضه موازی (Eqivalent Exchange) کاملاً عبور کند، (قانون معاوضه موازی بدین معناست که شما برای به دست آوردن چیزی باید چیزی همارزش آن را قربانی کنید- مترجم) و با به دست آوردن این سنگ برادران الریک میتوانند بدن خود را بازسازی کنند. درحین جستوجوی سنگ افسانهای آنها متوجه میشوند که ساخت این سنگ نیاز به جان انسانها دارد و در مییابند که دیگرانی که در پی این سنگ بودهاند به هر کاری (حتی کشتن زندانیان بیگناه) دست زدهاند تا به این سنگ دست یابند. در همین حین برادران الریک به وسیله هومونکولی مورد هجوم قرار میگیرند. هومونکولی مخلوقاتی هستند که هر یک تکهای از سنگ فیلسوف را در بدن خود دارند و به آنها توانایی ترمیم بدنشان تقریباً از هر نوع صدمهای را میدهد. این مخلوقات هر یک با یکی از هفت گناه مرگبار نامگذاری شدهاند و خشونت اصلی داستان را انجام میدهند. مردی به نام «پدر» خالق تمام هوموکلیهاست و از پشت پرده به تمامی آنها دستورات لازم را میدهد. او در اصل یک گوی کوچک در یک فلاسک گرد با لقب «هومونکولوس» است که از خون هوهنهایم ساخته شده است.
تفاوتهای مانگا و انیمه
داستان مانگا و انیمه از زمان حمله هومونکولوسی به نام «گرید»در طول اپیزودهای سی و دو تا سی و پنج از هم جدا می شود و داستانهای متفاتی را ادامه میدهند. پدر در انیمه وجود ندارد و جایگزین او زنی به نام «دانته» (معشوقه قبلی هوهنهایم) است. قرنها قبل این دو از اساتید کیمیاگری بودند و به راحتی سنگ فیلسوف را میساختند و به نوعی ابدیت دست یافته بودند که روشی برای استفاده از بدن انسانها تا زمان مرگ آن بدن بود. هوهنهایم به صورت ناگهانی از قربانی کردن انسانها برای به دست آوردن سنگ فیلسوف خسته شده و دانته را ترک میکند و فرمول تکمیل شده ساخت سنگ را با خود میبرد. دانته همچنان توانایی جهش از بدنی به بدن دیگر را داشت تا مرگ را فریب دهد اما هر پرش سبب میشد تا او از سنگ فیلسوف خود استفاده کند و قدرتاش را کم کند. او از هومونکولیها استفاده میکند تا ادوارد و آلفونس را حمایت و راهنمایی کنند تا آن دو بتوانند سنگ را بسازند و آن را به دست آورد.
ساخت:
هیرومو آراکاوا در یک مصاحبه عنوان کرد که پس از خواندن مطلبی درباره سنگ فیلسوف علاقهمند به ایده استفاده از کیمیاگری در مانگا شد. بنابراین شروع به مطالعه درباره کیمیاگری نمود که به نظرش بسیار پیچیده بود. وی از آنجا بیشتر جذب فلسفه کیمیاگری و قانون معاوضه موازی شد که به یاد آورد در کودکی در کنار پدر و مادرش که مزرعهای در هوکایدو داشتند کار میکرد و تمام دسترنجشان را برای کسب پول برای غذا میدادند.
او سعی کرده در داستاناش به مشکلات جامعه بپردازد، مشکلاتی نظیر مهاجرین، بازماندگان جنگ و یاکوزاهای قدیمی. این مسایل و مسایل سادهتر را در طول داستان میتوانیم ببینیم مثلاً مراقبت پیناکو راکبل از برادران الریک پس از مرگ مادرشان و برادرانی که در سراسر کشور کمک میکنند تا بتوانند مفهوم خانواده را درک کنند.
کاراکترها:
کاراکترهای داستان در مانگا و انیمه در آغاز کار یکسان هستند اما در ادامه متفاوت میشوند. برخی تفاوتهای عمده در سیر داستان وجود دارند مثلاً برخی از شخصیتها که در اوایل داستان مانگا کشته میشوند تا انتهای داستان انیمه زنده میمانند. همچنین شخصیت اصلی برخی از کاراکترهای ضد قهرمان داستان (هومونکولیهای اصلی) متفاوت است: مثلاً «شاه برادلی» به عنوان مثال در انیمه پراید (غرور) است و در مانگاه رث (خشونت).
قهرمانان داستان:
ادوارد الریک (کیمیاگر تمام فلزی) جوانترین کیمیاگر ملی در طول تاریخ و کاراکتر اصلی داستان است. نقطه ضعف او قد کوتاهاش است و وقتی کسی به آن اشاره میکند به شدت خشمگین میشود. وی تمام دنیا را در جستوجوی سنگ فیلسوف به امید باز یافتن اعضای بدناش به همراه برادر کوچکتراش آلفونسو جستوجو میکند.
آلفونسو الریک برادر کوچکتر ادوارد الریک است که به خواست برادرش کیمیاگر ملی نمیشود. او نقطه مقابل اِد، بسیار آرام و مهربان است. او را معمولاً به دلیل داشتن زرهی فلزی به جای بدن واقعی، به جای کیمیاگر تمام فلزی اشتباه میگیرند که سبب خشم ادوارد میگردد.
ضد قهرمانان:
هومونکولیها: آنها مخلوقاتی هستند که بر اثر تلاش بیسرانجام هنر ممنوعه زنده کردن انسان به وجود آمدهاند و برای این که رهبرشان به سنگ فیلسوف دست پیدا کند تلاش میکنند.
پدر: تنها در مانگا حضور دارد. او اولین هومونکولوس و خالق تمام هومونکولیها است.
لاست (شهوت): اولین هومونکولی داستان است که معمولاً در سایه کارمیکند. او می تواند انگشتان دست خود را مانند میلهای دراز کندکه هر چیزی را میبرند. او معشوقه برادر اسکار (زخم) بوده.
گلاتونی (شکمپرستی): او معمولاً با لاست همراه است و یک هومونکولی بزرگ و کم عقل است و تنها به خوردن فکر میکند (تفاوتی ندارد که چه چیزی باشد)
انوی (حسد): او میتواند به شکل هر شخصی درآید و معمولاً به جای جاسوس از او استفاده میشود. در انتهای داستان خالق او در انیمه همان هوهنهایم معرفی میشود.
دیگر کاراکترهای هومونکولی
«گرید» (حرص و طمع) ، «اسلاث» (تنبلی) ، «رث» (خشونت)، «پراید» (غرور)
کیمیاگران:
- «الکس لویی آرمسترانگ» (کیمیاگر قوی دست)
- «گیریو کامانچی» (کیمیاگر نقرهای) تنها در مانگا حضور دارد.
- «ایزومی کورتیس» (استاد ادوارد و آلفونسو)
- «دانته» (استاد ایزومی کورتیس) تنها در انیمه حضور دارد.
- «باسک گراند» (کیمیاگر آهن خونین) توانایی تبدیل آهن داخل خون خود را به اسلحه دارد و از فرماندهان نسلکشی ایشوال است.
- هوهنهایم (او در مانگا یک سنگ فیلسوف است و به همین دلیل نمیتواند بمیرد)
- «لیرا» تنها در انیمه حضور دارد.
- «تیم مارکو» (کیمیاگر کریستالی)
- «روی ماستانگ» (کیمیاگر آتشین)
ترجمه و تالیف: شروین فضلعلی زاده
شناسنامه اثر
- Full metal Alchemist (کیمیاگر تمام فلزی)
- ژانر: ماجرایی، علمی، تخیلی
- نویسنده: «هیرومو آراکاوا»
- انتشارات: گنگن کمیک ویزمدیا
- کارگردان: لسیجی میزوشیما»36
- استودیو Bones
- ژاپن Aniplex
- آمریکا و کانادا Funimation Ent
- انگلیس Revelation Film
- استرالیا Madman Ent
- تاریخ پخش: 14 اکتبر 2003 تا 2 اکتبر 2004
- تعداد اپیزود: 51