يك سؤال ساده! اگر روي يك پسر جوان و رزمیکار مغرور، آب س رد بريزيم چه اتفاقي ميافتد؟! ممكن است كتك جانانهای نوش جان كنيم! ممكن است جوانمردي كند و قضيه را فراموش كند! و...، ولي هر اتفاقي بيافتد يك قضيه حتمي است كه او كاملاً خيس خواهد شد. اين فكر و ايده اوليه سبب شد تا «روميكو تاكاهاشي» در سال 1987 به اين فكر بيافتد كه اتفاقي جديد خلق كند. پسر جوان داستان ما «رانما سائوتومه» نام دارد. او به همراه پدرش «گنما س ائوتومه»براي پيش رفت در هنرهاي رزمي دورهگردی میکردند كه سر از سرزمين اسرارآمیزی در چين به نام «جوسنكيو» درمیآورند. آنها بهسختی و با جديت تمام در فضاي مرموز جوسنكيو تمرين میکنند كه ناگهان رانما پدرش را با ضربهای درون يك حوضچه آبسرد میاندازد. بجاي گنما از داخل حوضچه يك پانداي غولپیکر خارج میشود و شروع به مبارزه با رانما میکند و سرانجاماو را در حوضچهای ديگري میاندازد.
وقتي رانما از آب خارج میشود بهجز اينكه خيس آب است اتفاق ديگري هم براي او رخداده است! او حالا يك دختر جوان است!!
جوسنكيو درواقع مجموعهای از حوضچههای آبسرد است كه هر يك به دليلي عجيب نفرینشدهاند. در يكي، چند هزار سال قبل يك مرغابي غرقشده است! در ديگري گربه و... و در يكي از اين حوضچهها دختري غرقشده، بنابراين هرکدام نفريني را بانام موجود بدبختي كه در آن غرقشده حمل میکنند و هر كس در اين حوضچهها بيفتد دچار نفرين میشود.
پدر و پسري كه براي پيش رفت پا به جوسنكيو گذاشته بودند حالا دختر و پاندايي هستند كه نمیدانند عاقبتشان چيست؟! درست در اوج نااميدي راهنماي محل به آنها راهحلی را نشان میدهد. آب داغ! نفرینشدگان با ريختن آب داغ روي خود به حالت اوليه برمیگردند اما اين راهحل دائمي نيست و آب سرد دوباره كار خودش را میکند!! حالا یکبار دیگر به سؤال اول فكر كنيد! رانما ديگر يك پسر كامل نيست او نصف پسر و نصف دختر است و اين يعني داستان رانما 1/2
تغيير جنسيت در ساختار مختلف داستاني سوژهای جذاب در سينماي زنده بخصوص براي ژانر كمدي است و نمونههای زيادي ازایندست میتوان نام برد. اما در سينماي انيميشن به دليل ساختار فانتزي خود، اين اتفاق خيلي جذاب نيست.
اما نوع روايت داستان و استفاده از اين تغيير جنسيت بهعنوان هدایتکننده و نه اصل داستان در سري رانما سبب شد تا اين اثر از مجموعه آثار پرطرفدار و پرمخاطب محسوب شود.
تغيير جنسيت وقتي از حالت تك رخداد بودن خارج میشود و تبديل به يك تكرار میگردد، نياز به داستان قوي دارد تا از کسلکنندگی آن جلوگيري شود. انتخاب ژانر كمدي تركيب آن با ژانرهاي هنرهاي رزمي و رمانس باعث شده تا اين مجموعه جذاب و ديدني باشد.
حماقتها، غرورها، سوءاستفادهها و عشقها همه و همه در اين داستان در كنار يكديگر بهپیش برد داستان كمك میکنند. رانما در زندگي بهظاهر هدفي بهجز آموختن تمام هنرهای رزمي و يافتن راهي براي از بين بردن نفرين خود ندارد. اما بعضیاوقات حركاتي از او سر ميزند كه میتوان در آن عاطفه را نيز حس كرد.
اين انيمه مانند اكثر آثار ازایندست از اغراق و غلو زيادي بهره میبرد. مبارزات و تواناییهای فوق بشري در اين اثر بهخوبی خودنمايي میکنند، بهعنوانمثال در يكي از فیلمها اين مجموعه به نام مشكل بزرگ نكونرون چين 6 چند هوا معلقاند كه تنها با طنابي به يك پيرمرد مسن و كوچك متصل هستند! اين اتفاق فقط در انيمه و آثار آسياي دور رخ میدهد و در آثار غربي حجم عضله و قدبلند میتواند به يك نفر توانايي و قدرت بدهد مانند سوپرمن يا مرد عنكبوتي كه با مجموعهای از عضلات درهمپیچیده توانايي خارقالعاده دارند.
اين اثر بيشتر ميان نوجوانان 15 ساله و زنان جوان، طرفدار داشت و بين پسرهاي جوان خيلي پرطرفدار نبود. بر اساس يك نظرسنجی اين اثر توانسته تعداد زنان خوانندهی مانگا را در آمريكا افزایش دهد.
در سال 2006 نيويورك كميك اولي جوايز انيمه آمريكايي را به نامزدهاي هر بخش اهدا كرد كه رانما توانست از 12 بخش در 2 بخش «بهترين انيمه كمدي» و «بهترين مجموعه داستان كوتاه» بيشترين آراء را كسب كند.
معرفي شخصیتهای داستان:
رانما سائوتومه: شخصيت اصلي و محوري داستان، او به نفرين «دختر غرقشده» دچار شده و با آب
سرد به دختر تبديل میشود. او زندگي دوگانهای را در 16 سالگي تجربه میکند. او گاهي بسيار با اعتماد
به نفس، مغرور و بیعاطفه میتواند به ديگران حقه بزند و بهصورت غیرقابلباوری خودخواه شود. برکنار
تماماين خصايص او بشدت از گربهها میترسد كه دليل آن تمرينات احمقانه پدرش ب اي آموزش فنون خطرناك «گربه فو » است. او از ته دل عاشق «آكانه »است اما از بيان آن خودداري میکند. او و آكانه نامزد هستند (به لطف يكي ديگر از شاهكارهاي احمقانه پدرش) و بارها يكديگر را در شرايط سخت ياري میدهند. البته دختران ديگري هم عاشق او (در حال پسر بودن) هستند نظير «آمازون شامپو »،«اوكيو كونجي » و «كوداچي كونو » (خواهر کسی كه عاشق رانما دختر است يعني «تاته واكي كونو » )
گنما سائوتومه: پدر احمق و بیاحساس رانما است. او در اصل رانما را فقط براي تمرين به جوسنكيو میبرد چون اسم آن را در يك بروشور شنيده (او خواندن چيني بلد نيست) او به نفرين پاندا دچار شده و برخلاف رانما اصلاً با اين موضوع مشكلي ندارد بخصوص وقتي مسئلهای رخ بدهد يا كسي از او كمك بخواهد. در اين حالت او بلافاصله باکمی آب سرد خود را به يك پاندا تبديل میکند و پشت رانما پنهان میشود.
گنما در حالت پاندا صحبت نمیکند و حرفها و نظراتش را تنها با تابلو نوشته، نمايش میدهد. او براي غذا و جاي خواب مجاني با «سون تندو » پدر آكانه قرار میگذارد تا فرزندانشان را نامزد يكديگر كنند كاري كه با پدر «اوكيو» هم انجام داده بود او از يك نفر تا حد مرگ میترسد و او كسي جز همسرش نيست، بنابراين در زمان مواجهشدن با او حدس بزنيد كه با آب سرد چه میکند!!
آكانه تندو: او جوانترین دختر خانواده و 16 ساله است. او دختري احساساتي با قلبي بزرگ است. برخوردهاي سرد و احمقانه رانما سبب شده تا نامزدي آن دو شروع خوبي نداشته باشد هرچند يخ اين رابطه کمکم با گذر زمان آب میشود. او بارها و بارها جانش را به خاطر رانما به خطر میاندازد. او به خواهرش به خاطر زيبايي و زنانگي، به نامزد ديگر رانما به خاطر آشپزي، هنرهاي رزمي و ژيمناستيك و ديگر شاگردان مدرسه به خاطر توانايي شنا حسودي میکند. او هم رانما را از ته دل دوست دارد!!
سون تندو: پدر آكانه و بزرگ خاندان تندو!، او «دوجو » تندو را اداره میکند و در آنجا مانند گنما رشته رزمي «هرچه پیش آید! » را تدريس میکند. كمي عاقلتر از گنماست اما نمیشود روي اين قضيه خيلي حساب كرد. او هنوز عاشق همسر مرحومهاش است و معمولاً سر قبر او میرود.
كاسومي تندو: 17 خواهر و دختر بزرگ خانواده يك دختر كاملاً سنتي ژاپني است.
نابيكي تندو: 16 دختر وسطي خانواده تندو كه عاشق پول است و حاضر است هرکسی را براي به دست آوردن پول بيشتر قرباني كند حتي اگر خواهر خودش باشد. او بيشتر پول خود را از فروش اطلاعات به «كونو » به دست میآورد. او را بانام «كاملاً بیعاطفه » میشناسند.
شامپو: يكي از زنان آمازون چيني! كه بهوسیله رانماي دختر شكست میخورد و با «بوسه مرگ » قسم میخورد تا او را نابود كند. او بعدها از رانماي پسر هم شكست میخورد و با «بوسه ازدواج » قسم میخورد تا با او ازدواج كند! اما يك مشكل وجود دارد او به نفرين گربه دچار شده و رانما از گربه تا حد مرگ میترسد!
كولون: مادر مادربزرگ شامپو و بزرگ قبيله آمازون چيني است! او بر اساس روايت داستان حدوداً 300 سال سن دارد و سابقاً در جواني معشوقه «هاپوساي» بوده زني قوي و آشنا به فنون اسرارآمیز و جادويي هنرهاي رزمي است و كافه گربه (نكو هانتن) را با شامپو و «موسه » اداره میکند.
موسه: دوست قديمي شامپو كه عاشق اوست. ديد بسيار افتضاحي دارد و حتي با عينك هم اشتباه میکند. هرچند در زمان درگيري و مبارزه بهخوبی از پس حريفان (بهجز رانما) برمیآید. او درراه عشق به شامپو براي تمرين به جوسنكيو میرود ولي دچار نفرين غاز میشود!
خانواده كونو: پدر خانواده مدير مدرسه فورينكان است درحالیکه يك نخل كوچك روي سر دارد، دائم به دنبال تنبيه كردن و كوتاه كردن موي رانماست و معمولاً شكست میخورد. تاته واكي پسر ارشد خانواده عاشق رانماي دختر است و از رانماي پسر متنفر است درست نقطه مقابل خواهرش كوداچي
اوكيو كونجي: 10 سال قبل در طي يك سري تمرين گنما كفگير آشپزي پدر اوكيو را می دزد و برخلاف قرارشان اوكيو را جا میگذارد و میگریزد در طي اين مدت كوتاه رانما و اوكيو باهم دوست بودند ولي رانما نمیدانست كه او دختر است. اوكيو مانند پسرها لباس میپوشد و زندگي میکند. او استاد سبك رزمي (نوعي غذا) است. در طي يك مبارزه با اوكونومياكي (نوعی غذای شبیه به پیتزا) رانما، رانما پي میبرد كه او دختر است! اوكيو از رابطه نهچندان گرم رانما و آكانه براي نزديك شدن به رانما استفاده میکند.
ريوگا هيبيكي: شايد تنها كسي كه بتواند حريف رانما شود ريوگاست اما او يك مشكل اساسي دارد او يك احمق به تمام معني در مسيريابي است (یکبار براي مبارزه با رانما در حياط پشتي خانهشان روزها درراه بود) او دچار نفرين خوكي شده است!
هاپوساي: او پيرمردي حريص و حيض! كه درواقع پایهگذار مكتب رزمي «هرچه پیش بيايد!» است. سونو و گنما از شاگردان او بودهاند و از او میترسند رانما تنها كسي است، مقابل او و خواهشهای زشتش میایستد و گاهي هم شكست میخورد
تارو زیرشلواری: او يكي از عجیبترین نفرینها را دارد. او در حوضچهای افتاده كه يك يتي(غول برفي) درحالیکه در یکدست درنا و در دست ديگر مارماهي داشته و سوار يك گاوميش بوده در آن غرقشده! تصورش هم خندهدار است. اما مشكل اساسي او با هاپوساي است. هاپوساي به مادر تارو در وضع حمل كمك میکند و بر اساس قوانين قبيله تارو، اجازه مییابد تا ناماو را انتخاب كند و هاپوساي در كمال نامردي نام زيرشلواري را براي او برمیگزیند. حالا پسازاین سالها تارو دنبال هاپوساي میگردد تا او را شكست دهد و نام خود را عوض كند.
تویسنده : شروین فضلعلی زاده
شناسنامه اثر:
- ژانر: هنرهاي رزمي، رمانس، كمدي
- نويسنده: روميكو تاكاهاشي
- انتشارات: شوگاكوكان
- سال انتشار: 1996 - 1987
- كارگردانان: توموميتسو موچيزوكي ، سوتوموشي باياما ، كوجي ساواي جونجي ني شي امورا
- سال اكران: 1992 - 1989
- اپيزود: 161 قسمت